بخشی از متن پاورپوینت گرياندن براي امام حسين :
پاورپوینت گرياندن براي امام حسين
درباره ثواب پاورپوینت گرياندن براي امام حسين (علیهالسلام) و سرودن شعر در عزای آن حضرت, احادیثی از ائمه اطهار نقل کردهاند که برای نمونه, برخی از آنها را بیان میکنیم.
فهرست مندرجات
1 - روایت ابوهارون مکفوف1.1 - روایت زید شحام
1.2 - روایت ابوعماره
2 - معنای تباکی
3 - توصیه به تباکی
4 - پاداش گریه بر امام حسین
4.1 - پاسخ به برخی پرسشها
4.2 - پاسخ تکمیلی
5 - یادآوری
6 - پانویس
7 - منبع
روایت ابوهارون مکفوف
ابوهارون مکفوف میگوید: امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: ای ابا هارون, برای من در مرثیه حسین (علیهالسلام) شعری بخوان. من شروع به خواندن کردم. پس حضرت گریه کرد. سپس فرمود: آنچنان که برای خود میخوانی (یعنی با آهنگ محزون و رقت آور), برایم بخوان. پس من شروع به خواندن کردم و گفتم:
امرر علی جدث الحسین فقال لاعظمه الزکیه...
(بر مزار حسین بگذر و به استخوانهای پاک پیکرش بگو...) .
حضرت گریست. سپس فرمود: بیشتر بخوان. من قصیده دیگری را خواندم. حضرت باز گریست و (من) صدای گریه [زنان] را از پشت پرده شنیدم.
چون از خواندن فارغ شدم, فرمود: (ای اباهارون؛ هرکسی شعری در سوگ حسین (علیهالسلام) بخواند و خود بگرید و ده تن را بگریاند, بهشت برای آنان نوشته میشود, و هرکس در سوگ حسین (علیهالسلام) شعری بخواند و خود بگرید و پنج نفر را بگریاند, بهشت برای آنان ثبت گردد, و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند, و خود بگرید و یک نفر را بگریاند, بهشت برای آن دو نوشته میشود, و هرکس نزد او یادی از حسین شود و از چشمانش به اندازه بال مگسی اشک بیرون آید, پاداش او بر عهده خداوند عزوجل است, و او جز به بهشت برای وی راضی نمیشود؛ (عن ابی هارون المکفوف, قال: قال لی ابو عبدالله : یا ابا هارون, انشدنی فی الحسین قال: فانشدته, فبکی, فقال: آنشدنی کما تنشدون – یعنی بارقه- قال: فانشدت: امررعلی جدث الحسین فقل لآعظمه الزکیه... قال: فبکی, ثم قال زدنی, قال: فانشدته القصیده الاخری, قال: فبکی, وسمعت البکا من خلف الستر, قال: فلما فرغت, قال لی یا ابا هارون! من انشد فی الحسین شعرا فبکی و آبکی عشرا کتبت له الجنه, و من انشد فی الحسین شعرا فبکی و آبکی خمسه کتبت له الجنه ومن انشد فی الحسین شعرا فبکی و آبکی واحدا کتبت لهما الجنه و من ذکر الحسین ع عنده فخرج من عینیه من الدموع مقدار جناح ذباب, کان ثوابه علی الله ولم یرض له بدون الجنه)
[1] قمی, ابن قولویه, کامل الزیارات, باب 33, ص111, ح1.
[2] شیخ صدوق, ثواب الاعمال وعقاب الاعمال, تصحیح علی اکبر غفاری, ص83.
روایت زید شحام
زید شحام میگوید: امام صادق (علیهالسلام) به جعفر بن عفان طائی فرمود: ای جعفر, به من خبر رسیده که تو در مرثیه حسین (علیهالسلام) به نیکو شعر میگویی, عرض کرد: آری, خدا مرا فدای شما گرداند. فرمود: شعری بخوان. پس او شعری خواند. آن حضرت و کسانی که گرد او بودند, گریستند و اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری شد. آنگاه فرمود: ای جعفر؛ به خدا سوگند, ملائکه مقرب خدا حاضر بودند و سخن تو را درباره حسین (علیهالسلام) میشنیدند, و همچون ما, بلکه بیشتر از ما گریستند.
خداوند در این ساعت تمام [نعمتهای] بهشت را بر تو واجب گردانید و تو را آمرزید. ای جعفر, آیا بیش از این بگویم؟ عرض کرد: آریای سرور من, فرمود: هرکس درباره حسین شعری بگوید و بگرید و بگریاند, خداوند بهشت را بر او واجب گرداند و او را بیامرزد؛ (.... عن زید الشحام [فی حدیث, ان ایا عبدالله قال لجعفر بن عفان الطائی]؛ یا جعفر, قال لبیک جعلنی الله فداک, قال بلغنی انک تقول الشعرفی الحسین و تجید, فقال له: نعم جعلنی الله فداک, قال: قل فانشده, [فبکی هو] و من حوله, حتی صارت له الدموع علی وجهه و لحیته, ثم قال: یا جعفر والله لقد شهدک ملائکه الله المقربون, هاهنا یسمعون قولک فی الحسین و لقد بکرا کما بکینااو اکثر, ولقد اوجب الله تعالی لک یا جعفر فی ساعته الجنه باسرها و غفرالله لک. فقال: یا جعفر الا ازیدک! قال نعم یا سیدی, قال: ما من احد قال فی الحسین شعرا فبکی و ابکی به الا اوجب الله له الجنه و غفر له)
[3] شیخ طوسی, اختیار معرفته الرجال (رجال الکشی), تصحیح حسن مصطفوی, ص289.
[4] شیخ حر عاملی, محمدبن حسن, وسائل الشیعه, تصحیح و تحقیق میرزا عبدالرحیم ربانی شیرازی, ج10, ص464, ح1.
روایت ابوعماره
ابوعماره نوحه سرا گوید: امام صادق (علیهالسلام) به من فرمود: ای اباعماره؛ شعری در سوگ حسین (علیهالسلام) برایم بخوان. من خواندم و حضرت گریست. باز خواندم و آن حضرت گریست, و باز خواندم و باز امام گریست. به خدا قسم, پیوسته شعر میخواندم [و آن حضرت میگریست], تا آنکه از اندرون خانه صدای گریه شنیدم. در این هنگام امام فرمود: (ای اباعماره؛ هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند, بهشت پاداش اوست, و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند, بهشت اجر اوست, و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و سی نفر را بگریاند, بهشت برای اوست, و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و بیست تن را بگریاند, بهشت از آن اوست, و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و ده نفر را بگریاند, بهشت برای اوست, و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و یک نفر را بگریاند, بهشت برای اوست, و هرکس در سوگ حسین شعری بخواند و خود بگرید, بهشت از آن اوست, و هرکس در عزای حسین شعری بخواند و تباکی کند, بهشت از برای اوست). (عن ابی عماره المنشد, عن ابی عبدالله قال: قال لی: یا ابا عماره انشدنی فی الحسین قال: فانشدته, ثم انشدته فبکی, قال فوالله ما زلت انشده و یبکی حتی سمعت البکا من الدار, فقال لی: یا ابا عماره, من انشد فی الحسین شعرا فابکی خمسین فله الجنه و من انشد فی الحسین شعرا فابکی آربعین فله الجنه و من انشد فی الحسین شعرا فابکی ثلاثین فله الجنه و من انشد فی الحسین شعرا فابکی عشرین فله الجنه و من انشد فی الحسین شعرا فابکی عشره فله الجنه و من انشد فی الحسین شعرا فابکی واحدا فله الجنه و من انشد فی الحسین شعرا فبکی فله الجنه و من انشد فی الحسین شعرا فتباکی فله الجنه)
[5] قمی, ابن قولویه, کامل الزیارات, تحقیق نشر الفقامه, باب 33, ص112, ح2.
[6] شیخ صدوق, ثواب الاعمال وعقاب الاعمال, تصحیح علی اکبر غفاری, ص84.
ازنظر کارشناسی حدیثی و رجالی, سند بعضی از این احادیث, صحیح است و سند برخی دیگر را میتوان تصحیح کرد (مانند دو حدیث ابوهارون مکفوف) و اگر سند برخی دیگر ضعیف یا تضعیف شده باشد, یا وثاقت راویان آنها محل بحث باشد, با روایات صحیح تایید, و ضعف آنها جبران میشود.
معنای تباکی
منظور از تباکی این است که اگر به انسان حالت گریه دست نداد, خود را به گریه وادارد؛ چنان که ابن اثیر آن حالت را (تکلف البکا ) معنی میکند و در تفسیر جمله فان لم تجداوا بکا فتباکوا میگوید: ای تکلفوا البکا .
[7] ابن اثیر, النهایه فی غریب الحدیث والاثر تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی, ج1, ص150.
توصیه به تباکی
در فرهنگ شیعه, توصیه به تباکی, تنها برای عزاداری نیست؛ بلکه برخی روایات, تباکی را در نماز واجب یا هنگام درخواست حاجت از خداوند متعالی نیز, توصیه کردهاند؛ چنانکه کلینی در باب (دعا) احادیثی نقل کرده است که به این امر توصیه میکنند؛ از آن جمله:
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: ( [هنگام دعا] اگر گریه ات نیامد, خود را به گریه وادار کن). (عن عنبسه [بن بجاد] العابد قال: قال ابو عبدالله : ان لم تکن بک بکا فتباک, مرحوم علی اکبر غفاری در توضیح مفهوم این حدیث در تعلیقه خود مینویسد: والتباکی حمل النفس علی البکا والسعی فی تحصیله.)
[8] کلینی, محمدبن یعقوب, الاصول من الکافی, تحقیق علی اکبر غفاری, ج2, ص332.
سعید بن یسار میگوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: هنگام دعا, گریهام نمیگیرد؛ [اما]خود را وادار به گریه میکنم. فرمود: اشکالی ندارد. گریه کن؛ هرچند به اندازه سر یک مگس باشد. (عن سعید بن یسار بیاع السابری قل: قلت لابی عبدالله انی اتباکی فی الدعا ولیس لی بکا ؟ قال: نعم ولو مثل راس الذباب)
[9] کلینی, محمدبن یعقوب, الاصول من الکافی, تحقیق علی اکبر غفاری, ج2, ص332, ح9.
امام صادق (علیهالسلام) ب