پاورپوینت قيام‌هاي قبل از ظهور

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن پاورپوینت قيام‌هاي قبل از ظهور :


پاورپوینت قيام‌هاي قبل از ظهور




در روایات فراوانی, خاندان امامان (علیهم السلام), به پرهیز از قیام پیش از ظهور حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) سفارش شده‌اند.

فهرست مندرجات

1 - ممنوعیت قیام در عصر غیبت
2 - دلایل مخالفان قیام از اهل سنت
2.1 - حذیفه یمانی
2.2 - احمد حنبل
2.3 - عبدالله بن عمر
3 - بررسی روایات اهل سنت
3.1 - نقد اول
3.2 - نقد دوم
3.3 - نقد سوم
4 - دلایل مخالفان قیام از شیعه
4.1 - روایات دسته اول
4.1.1 - روایت امام صادق
4.1.2 - تفسیر روایت
4.2 - روایات دسته دوم
4.2.1 - روایت امام سجاد
4.2.2 - تفسیر روایت
4.3 - روایات دسته سوم
4.3.1 - روایت امام صادق
4.3.2 - تفسیر روایت
4.4 - روایات دسته چهارم
4.4.1 - روایت امام علی
4.4.2 - تفسیر روایت
5 - بررسی روایات شیعه
5.1 - روایت امام رضا
5.2 - روایت امام صادق
5.3 - روایت امام موسی کاظم
5.4 - تعارض با وجوب امر به معروف و نهی از منکر
6 - عناوین مرتبط
7 - پانویس
8 - منبع


ممنوعیت قیام در عصر غیبت


در مورد این که (آیا قیام و انقلاب قبل از قیام حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) صحیح و مشروع است یا نه؟), دو نظریه ی متفاوت وجود دارد. عدّه‌ای, هر قیام و نهضتی قبل از ظهور امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) را جایز نمی‌دانند و عدّه‌ای دیگر, قیام علیه ستمگران در عصر غیبت را نه تنها جایز, بلکه واجب می‌دانند و سکوت و خانه‌نشینی را خیانت به اسلام و مسلمانان می‌دانند. به همین دلیل, بررسی دیدگاه دو طرف و ارزیابی دلائل آنان, امری ضروری به نظر می‌رسد؛ زیرا, هر دو گروه, سخن از اسلام می‌گویند و مدّعی هستند که نظر آنان موافق با شرع مقدس اسلام است.

دلایل مخالفان قیام از اهل سنت


در بینش اهل سنت, هر کسی که زمام امور مسلمانان را در دست گیرد و حاکم جامعه‌ی اسلامی می‌شود, اطاعات او تا زمانی که اقامه‌ی نماز کند و کفرِصریح نیاورد, بر همه واجب است, ولو ستمگر و معروف به خیانت, شرب خمر, فسق و فجور باشد. اینان, برای مدّعای خود, به روایاتی تمسّک می‌کنند که برخی از آن‌ها عبارت است از:

حذیفه یمانی


در صحیح مسلم, خبری از حذیفه یمانی نقل شده که می‌گوید: خدمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بودیم. سؤالاتی نسبت به آینده و پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کردیم. حضرت فرمود: (ائمه‌ای بعد از من می‌آیند که نه به سنّت من عمل می‌کنند و نه به هدایت من هدایت یافته‌اند. صورت انسانی دارند, ولی قلب‌شان, قلب شیطان است.)
حذیفه می‌گوید: من از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نسبت به چنین ائمه‌ای کسب تکلیف کردم که وظیفه‌ی ما, در برابر آنان چیست؟ آیا با آنان به جنگ برخاسته و آنان را از دم شمشیرمان بگذرانیم؟ حضرت در جواب فرمود: (شما, جز اطاعت, چاره‌ای دیگر ندارید و موظّف به اطاعت هستید. گر به پشت‌تان تازیانه بزنند و اموال شما را غارت کنند, تنها وظیفه‌ی شما, اطاعت است.)

احمد حنبل


از احمد حنبل نقل شده که گفت: (... اگر کسی به زور و قهر و غلبه, بر جامعه ی اسلامی ‌مسلّط شد, تا جایی که زمام امور را در دست گرفت و خلیفه و امیرالمؤمنین شد, بر فرد فرد جامعه, اطاعت او لازم است و بر احدی که به خدا و روز جزا ایمان دارد, روا نیست شبی را به صبح آورد و آن شخص حاکم را امام خود نداند, حال می‌خواهد آن حاکم, شخص نیک و خوب باشد و یا فاجر و بد. به هر حال او امیرالمؤمنین است.) .

[1] ابی یعلی, محمدبن حسین, الاحکام السلطانیه, ص20.



عبدالله بن عمر


در واقعه‌ی حرّه, عمال یزید, جنایات را به حد اعلی رسانده بودند. عبدالله بن مطیع خواست علیه یزید قیام کند, لکن عبدالله بن عمر به عنوان نصیحت به عبدالله بن مطیع گفت: (از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که اگر کسی بیعت امام خود را بشکند (و علیه او قیام کند), در قیامت, حجّتی نخواهد داشت و اگر در آن حال بمیرد, با مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.) .

[2] قشیری نیشابوری, مسلم بن حجاج, صحیح مسلم, ج3, ص1478.



بررسی روایات اهل سنت


در بررسی این گونه روایات, می‌توان گفت مسئله ی اطاعت از حاکم, در صورتی که عادل باشد, امری عقلی و شرعی است و بعضی از این روایت‌ها, مانند روایت عبدالله بن عمر را می‌توان صحیح دانست, لکن در مورد حاکم عادل و نه حاکمی ‌مانند یزید بن معاویه؛ زیرا, ما, نه تنها اطاعت این گونه رهبران را واجب نمی‌دانیم, بلکه مخالفت و تبری از او را نیز واجب می‌شماریم و در مورد روایات فوق می‌گوییم:

نقد اول


اوّلا, کسی که به تاریخ حدیث آشنا باشد و از چگونگی برخورد خلفای سه گانه و حکام بنی امیه با احادیث و روایان حدیث آگاه باشد, می‌داند که این روایات, جعلی و ساخته و پرداخته جاعلان حدیث در دستگاه‌های خلفای بنی امیّه است. این روایات, برای حفظ حکومت جباران و توجیه ستم آنان ساخته شده است. تاریخ اسلام, از این کذب‌ها, فراوان دیده است.

[3] امینی, عبدالحسین, الغدیر, ج5, ص275.

[4] امینی, عبدالحسین, الغدیر, ج5, ص334.



نقد دوم


ثانیاً, این حکم که اطاعت از حاکم ستمگر واجب است و در نتیجه, مخالفت و قیام علیه او ناروا است, برخلاف صریح قرآن است. خداوند می‌فرماید: (یا اَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ اِنَّ اللّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً؛‌

[5] احزاب/سوره33, آیه1.

ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است.) (همچنین میتوان به این آیات استناد کرد:

[6] شعرا /سوره26, آیه151.

[7] قلم/سوره68, آیه8.

[8] کهف/سوره18, آیه28.

[9] انسان/سوره76, آیه24.

)

نقد سوم


ثالثاً, روایات بسیاری از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اهل بیت (علیه‌السّلام) به دست ما رسیده که به مبارزه و مقاومت در برابر این گونه از حکومت‌ها, فرمان می‌دهد.
1- پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: (پس از من, فرمانروایانی بر سر کار می‌آیند, هر کس در جرگه‌ی آنان وارد شود و دروغ آنان را تصدیق کند و بر ستم آنان کمک کند, از من نیست و من از او نیستم و هرگز در حوض (کوثر) بر من وارد نشود.)

[10] نسائی, أحمد بن شعیب, سنن نسائی, ج7, ص160.


2- رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: (هر کس برای خدمت سلطانی, تازیانه‌ای به کمر بندد, آن تازیانه, در روز رستاخیز, به صورت اژدهایی ظاهر می‌شود که در آتش دوزخ بر او مسلط می‌گردد.) .

[11] حر عاملی, محمد بن حسن, وسائل الشیعه, ج17, ص180.


3- پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: روز رستاخیز, منادی ندا می‌کند: (دستیاران کجایند؟ حتّی کسی که مَرکب ادوات آنان را فراهم ساخته یا سرکیسه‌ای را برای آنان بسته یا قلمی ‌را تراشیده, او را با ستمگران محشور کنید.)

[12] حر عاملی, محمد بن حسن, وسائل الشیعه, ج17, ص180.


بنابراین, احادیثی که از سوی اهل سنّت در مورد اطاعات از حاکم ظالم و ستمگر نقل شده و قیام علیه چنین حاکمی‌ را حرام دانسته, علاوه بر این که از حیث علم حدیث, مردود است, از حیث مخالفت با قرآن مجید و روایات صحیح پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیر مردود است.

دلایل مخالفان قیام از شیعه


دلیل این گروه, روایاتی است که از ظاهر آن چنین استفاده می‌شود که هر قیامی‌قبل از حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) باطل و محکوم به شکست است؛ زیرا, رهبران قیام, طاغوت و منحرف از طریق اسلام است, از جمله روایاتی که برای مشروع نبودن تشکیل حکومت در عصر غیبت, مورد استفاده واقع شده, روایاتی است که به ظاهر قیام مسلحانه را پیش از ظهور مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) منع می‌کند و تاکید دارد که این گونه قیام‌ها به ثمر نمی‌رسد. روایات یاد شده را شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه گرد آورده است.

روایات دسته اول


برخی از این روایات, به طور عام, هرنوع قیام و برافراشتن هر پرچمی را پیش از ظهور حضرت حجت (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) محکوم و پرچمدار آن را طاغوت یا مشرک معرفی می‌کنند.

روایت امام صادق


عن ابی بصیر, عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام): (کل رایه ترفَع قَبل قیام القائم فصاحبها طاغوت یعُبد من دون الله عزّوجل؛

[13] حر عاملی, محمد بن حسن, وسائل الشیعه, ج15, ص52.

هر پرچمی‌قبل از قیام حضرت مهدی (علیه‌السّلام) برافراشته شود, صاحب آن, طاغوت است است و اطاعت او, خروج از اطاعت خدا است؛ زیرا, اطاعت افراد, از غیر طریق الهی است.)

[14] کلینی, محمد بن یعقوب, اصول کافی, ج8, ص295, ح 452.



تفسیر روایت


برافراشتن پرچم, کنای از اعلان جنگ با نظام حاکم و تلاش برای تاسیس حکومت جدید است. واژ (طاغوت) و جمله (یعبد من دون الله) در این حدیث به خوبی بیانگر آن است که مقصود از (پرچم برافراشته شده پیش از قیام قائم) پرچمی است که مقابل خدا و رسول و امام (علیه‌السّلام) برافراشته شود و برافرازنده آن, مقابل حکومت خدا, حکومتی تاسیس کند و در پی آن باشد که به خواسته‌های خود جامه عمل بپوشاند.
بنابراین, نمی‌توان شخص صالحی را که برای حاکمیت دین, قیام و اقدام کرده است, طاغوت خواند؛ زیرا در این صورت, چنین پرچمی نه فقط مقابل پرچم قائم برافراشته نشده که در مسیر و طریق و جهت او خواهد بود. افزون بر این, اگر با استناد به این روایات, هرگونه قیام و نهضتی را محکوم و غیرمشروع بدانیم, این گونه برداشت, با روایت‌های جهاد, امر به معروف و نهی از منکر و نیز با سیر پیامبر و امامان معصوم (علیهم‌السّلام) تعارض دارد و در مقام تعارض, باید از این روایات صرف نظر کرد.

روایات دسته دوم


روایاتی که بیانگر ناکامی و موفق نشدن قیام‌های پیش از قیام مهدی (علیه‌السّلام) است. این دسته از روایات, در ضمن, به مشروع نبودن تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی اشاره دارد؛ زیرا قیامی که بدون ثمر باشد, از دیدگاه عقل و عقلا ناپسند است.

روایت امام سجاد


امام سجاد (علیه‌السّلام) فرمود: به خدا سوگند! هیچ یک از ما پیش از قیام قائم خروج نمی‌کند؛ مگر این که مثل او, مانند جوجه‌ای است که پیش از محکم شدن بال‌هایش از آشیانه پرواز کرده باشد. در نتیجه, کودکان او را گرفته و با او به بازی می‌پردازند. (و الله لا یخرج واحد منا قبل خروج القائم علیه‌السّلام الا کان مثله مثل فرخ طار من و کره قبل ان یستوی جناحاه فاخذه الصبیان فعبثوا به)

[15] کلینی, محمد بن یعقوب, اصول کافی, ج8, ص264.

[16] نعمانی, محمد بن ابراهیم, الغیبه, ص199, ح 14.


از این روایت نتیجه گرفته‌اند که قیام برای تشکیل حکومت اسلامی, نه فقط بی‌نتیجه است که گرفتاری و ناراحتی اهل بیت (علیهم‌السّلام) را نیز در پی دارد؛ بنابراین باید از تشکیل حکومت اسلامی پیش از قیام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) چشم پوشید.

تفسیر روایت


استناد به این روایت و مانند آن از جهاتی باطل است:
1. این روایت, در صدد این نیست که اصل جواز قیام را رد کند؛ بلکه پیروزی را نفی می‌کند. اگر نفی جواز کند, قیام امام حسین (علیه‌السّلام) برابر یزید و نیز قیام زید بن علی و حسین بن علی شهید فخ و... را محکوم کرده است, با این که بدون تردید, این قیام‌ها مورد تایید امامان (علیهم‌السّلام) بوده است.
2. عدم پیروزی قیام, دلیل نفی تکلیف به قیام نیست؛ برای نمونه در جنگ صفین, شایع شد که معاویه مرده است. این خبر باعث شادی مردم شد. اما حضرت علی (علیه‌السّلام) در مقابل شادی مردم, فرمود: (سوگند به آن خدا که جان من در قبضه قدرت او است! معاویه هلاک نمی‌شود تا مردم بر او هماهنگ شوند.) از آن حضرت پرسیدند: (بنابراین, چرا با او می‌جنگید؟) امام فرمود: (می‌خواهم بین خود و خدایم عذر داشته باشم.)

[17] ابن شهرآشوب, محمد بن علی, المناقب, ج2, ص95.

این روایت و مانند آن, بیانگر این معنا است که انسان مسلمان, باید به تکلیف خود

لینک کمکی