بخشی از متن پاورپوینت قياس شکل دوم :
شکل دوم
شکل دوم, یکی از اصطلاحات بهکار رفته در علم منطق بوده و بهمعنای هیئت حاصل از وقوع حد وسط در محمول صغرا و محمول کبرا, در قیاس اقترانی است.
فهرست مندرجات
1 - تعریف شکل2 - شکل دوم قیاس اقترانی
3 - جایگاه شکل دوم
4 - ضروب منتج شکل دوم
5 - عدم ایجاب نتیجه
6 - مستندات مقاله
7 - پانویس
8 - منبع
تعریف شکل
شکل یا سیاق, هیئتی است که از چگونگی ارتباط حد وسط با اصغر و اکبر در دو مقدمه قیاس اقترانی, از لحاظ موضوع یا محمول بودن حاصل میشود. قیاس اقترانی بسیط, از دو مقدمه (صغرا و کبرا) تشکیل میشود و در هر یک از دو مقدمه, حد وسط میتواند موضوع یا محمول واقع شود, از این رو در مجموع برای هیئت قیاس اقترانی بر اساس جایگاه حد وسط, چهار حالت پیدا میشود که به هر کدام, یک (شکل) یا (سیاق) گفته میشود:
[1] خواجه نصیرالدین طوسی, محمد بن محمد, اساس الاقتباس, ص191.
[2] مجتهد خراسانی (شهابی), محمود, رهبر خرد, ص293.
1. شکل اول: حد وسط, محمول در مقدمه صغرا و موضوع در مقدمه کبرا؛
2. شکل دوم: حد وسط, محمول در مقدمه صغرا و مقدمه کبرا؛
3. شکل سوم: حد وسط, موضوع در مقدمه صغرا و مقدمه کبرا؛
4. شکل چهارم: حد وسط, موضوع در مقدمه صغرا و محمول در مقدمه کبرا.
[3] خواجه نصیرالدین طوسی, محمد بن محمد, اساس الاقتباس, ص191.
[4] مشکوهالدینی, عبدالمحسن, منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه, ص409-413.
سبب اینکه چنین چیزی را شکل میگویند مشابهتی است که با اَشکال هندسی دارد, زیرا همچنانکه اشکال هندسی در کُره, از احاطه یک سطح و در سایر اشکال, از چند خط یا چند سطح حاصل میشود در اینجا نیز از تالیف حدود صورتی به وجود میآید که (شکل) نامیده میشود.
[5] علامه حلی, حسن بن یوسف, الجوهر النضید, ص101.
[6] مجتهد خراسانی (شهابی), محمود, رهبر خرد, ص282-283.
[7] مشکوهالدینی, عبدالمحسن, منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه, ص408.
شکل دوم قیاس اقترانی
شکل دوم در قیاس اقترانی حملی, آن است که حد وسط, هم در صغرا و هم در کبرا محمول واقع شود؛ مثل: زید انسان است و هیچ پرندهای انسان نیست؛ پس زید پرنده نیست. قیاس اقترانی شرطی, دارای حالات مختلفی است که ذیل اصطلاح (شکل دوم شرطی) بیان شده است.
[8] خوانساری, محمد, منطق صوری, ص299.
جایگاه شکل دوم
از میان اشکال اربعه, شکل اول کاملاً مطابق مقتضای طبع است, زیرا جایگاه حد اصغر و حد اکبر در مقدمات و نتیجه یکسان است؛ یعنی حد اصغر در صغرا و در نتیجه, موضوع واقع شده و حد اکبر در کبرا و در نتیجه, محمول واقع شده است, از این رو بدیهی الانتاج و بینیاز از اثبات است.
اما سایر اَشکال به دلیل اختلاف جایگاه اصغر و اکبر در مقدمات و در نتیجه, از مقتضای طبع فاصله دارد و از این رو بدیهی الانتاج نیست و نیازمند اثبات است. با توجه به میزان و نحوه اختلاف جایگاه اصغر و اکبر, میزان قرب و بُعد این اَشکال از مقتضای طبع نیز متفاوت است. شکل چهارم از آن رو که جایگاه اصغر و اکبر هر دو در مقدمات و در نتیجه متفاوت است ابعد اَشکال نسبت به مقتضای طبع است. شکل دوم و سوم در یک چیز خلاف مقتضای طبعاند. شکل دوم به لحاظ جایگاه اکبر و شکل سوم به لحاظ جایگاه اصغر و اما شکل دوم از شکل سوم اقرب و برتر است, زیرا:
1. موضوع, نسبت به محمول, اقرب به ذهن است و شکل دوم به لحاظ اتحاد موضوع در صغرا و نتیجه (که در هر دو, اصغر, موضوع واقع شده) نسبت به شکل سوم, اقرب به مقتضای طبع است. بعضی وجه اقربیت و در نتیجه, اولویت موضوع نسبت به محمول را این دانستهاند که محمول برای موضوع طلب شده است و از این رو نسبت به محمول, اصل است و برتری موضوع نسبت به محمول را سبب برتری صغرا بر کبرا هم دانستهاند, زیرا صغرا مشتمل بر موضوعِ مطلوب است و کبرا مشتمل بر محمولِ مطلوب. (وجه دیگر برتری صغرا بر کبرا این است که صغرا از لحاظ کمیت, مطلق است و میتواند جزئی یا کلی باشد, اما کبرا فقط باید کلی باشد).
2. شکل دوم دارای نتیجه کلی, گرچه سالبه است, ولی نتیجه شکل سوم در همه ضروب منتج آن, جزئی است و کلی, به دلیل تجرد و احاطه و دوام آن, اشرف از جزئی است. بعضی گفتهاند: ذهن سالم پیش از آنکه حجیت شکل دوم را از طریق برگرداندن به شکل اول اثبات کند میتواند به منتج بودن آن پی ببرد, زیرا وقتی ذهن به اتحاد چیزی با چیز دیگر و مغایرت دومی با امر سوم حکم میکند قهراً توجه حاصل میشود که امر اول با سوم مغایر است.
[9] خواجه نصیرالدین طوسی, محمد بن محمد, اساس ا