بخشی از متن پاورپوینت قواعد اصول فقه :
قواعد اصولی
قواعد اصولی, قواعد به کار رفته در طریق استنباط حکم شرعی می باشد.
فهرست مندرجات
1 - تعریف2 - اشکال شهید صدر بر مشهور اصولیون
3 - ویژگی های قواعد اصولی
3.1 - ویژگی اول
3.2 - ویژگی دوم
3.3 - ویژگی سوم
4 - نکته اول
5 - فرق میان قاعده فقهی و قاعده اصولی
6 - پانویس
7 - منبع
تعریف
تعریفهای متعددی از قواعد اصولی ارائه شده است. مشهور اصولیون بر این باورند که قواعد اصولی, قواعدی است که در طریق استنباط حکم شرعی به کار گرفته میشود.
اشکال شهید صدر بر مشهور اصولیون
( شهید صدر ) بعد از وارد کردن اشکالهای متعدد به تعریف مشهور, میگوید: صحیح تر آن است که گفته شود قواعد اصولی عناصر مشترکی است که در استنباط حکم شرعی به کار میرود.
[1] دروس فی علم الاصول, صدر, محمد باقر, ج2, ص9.
ویژگی های قواعد اصولی
قواعد اصولی چند ویژگی دارد:
ویژگی اول
این قواعد به منظور رفع نیاز فقیه در تشخیص احکام و وظایف عملی مکلفان تهیه شده است و این ویژگی, آنها را از سایر قواعد کلی دیگر مانند قواعد ادبی ممتاز مینماید, زیرا هر چند فقیه از قواعد ادبی بی نیاز نیست, اما آنها اولا در استنباطهای خاصی به کار گرفته میشود و ثانیاً در استنباط حکم یا وظایف مکلف به کار نمیرود؛ برای مثال, در استنباط حکم وجوب تیمم بر آن چه که زمین بر آن صدق میکند, دانستن این مسئله که معنای کلمه (صعید) در آیه شریفه فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً
[2] مائده/سوره5, آیه6.
[3] نسا /سوره4, آیه43.
آیا مطلق وجه الارض است یا خاک پاک, دخالت دارد. اما این دخالت قواعد لغوی مربوط به این حکم خاص است و در دانستن حکم وجوب از آیه اَقِیمُوا الصَّلاهَ نقش ندارد, بر خلاف قاعده اصولی ظهور صیغه امر در وجوب, که در هر جا صیغه امر به کار رود, مورد استفاده قرار میگیرد. ضمن این که دانستن معنای (صعید) در استنباط خود وجوب به طور مستقیم نقش ندارد بلکه در تبیین متعلق آن ایفای نقش میکند.ویژگی دوم
نتیجه این قواعد اصولی, یا استنباط احکام کلی مکلفان است, یا تعیین وظایف آنها در هنگام شک ؛ بنابر این, راههایی که برای تعیین حکم جزئی (مانند استصحاب در شبهات موضوعی ) یا تعیین وظیفه جزئی (مانند برائت و احتیاط در موضوعات) انتخاب شده است, از تحت قواعد اصولی خارج میگردد, زیرا نتایج آنها, احکام و وظایف جزئی است.
ویژگی سوم
قواعد اصولی, به باب خاصی از ابواب فقهی یا موضوعی ویژه اختصاص ندارد, بلکه تمام موضوعات در همه ابواب فقه را در بر میگیرد.
نکته اول
برخی معتقدند شرط قاعده اصولی این نیست که در طریق استنباط حکم شرعی قرار گیرد به خلاف بعضی از فقها که آن را شرط دانستهاند زیرا در بسیاری از قواعد و مسائل اصولی , از نفس حکم کلی شرعی بحث میشود, نه از آن چه که در مسیر استنباط حکم شرعی قرار میگیرد, مانند بحث برائت شرعی در شبهات حکمی که بحث از حکم شرعی اباحه است.