پاورپوینت قواعد احتياط

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن پاورپوینت قواعد احتياط :


پاورپوینت قواعد احتياط




از گزاره‌های مهمّی که در دو دانش فقه و اصول, گاه سربسته و گاه به شرح, مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته, گزاره احتیاط است.

فهرست مندرجات

1 - نظرات کلی
1.1 - فاضل نراقی
1.2 - شهید اول
2 - احتیاط در لغت
3 - احتیاط در أخبار
3.1 - نقل چند خبر
3.2 - بررسی اخبار
4 - بررسی معانی لغوی و روایی و اصطلاحی
5 - تاریخچه بحث
5.1 - سخن منسوب به مشهور
5.2 - برداشت‌ها از قول منسوب
5.3 - بررسی اقوال
6 - انگاره‌های احتیاط
6.1 - ناشدنی به خودی خود
6.2 - ناشدنی به انگیزه‌های دیگر
6.2.1 - اختلال چرخ زندگی
6.2.2 - منجر شدن به وسواس
6.2.3 - علت عدم امکان
6.3 - سبب عسر و حرج
6.4 - امکان
6.5 - بررسی موارد
7 - ریشه‌های بحث
7.1 - اجتهاد و تقلید
7.2 - امتثال اجمالی
7.3 - انسداد
7.4 - اصول عملیه
8 - فهرست منابع
9 - پانویس
10 - منبع


نظرات کلی


درباره معنای احتیاط, امکان و احکام, جای‌گاه, شرایط و اقسام آن در باب عبادات و معاملات, دیدگاه‌ها گوناگون است. در بحث احتیاط برخورد و رویارویی اندیشه‌ها با گرایش‌های گوناگون اخباری و اصولی دیده می‌شود.

فاضل نراقی


از جمله اندیشه‌ورانی که در این باب, به بیان دیدگاه خود پرداخته و صاحب دیدگاه ویژه شناخته شده, علامه ملا احمد نراقی است.
وی در جانبداری از نظریه امکان و درستی احتیاط در عبادات, در برابر دیدگاه مخالف که بر این باور است, احتیاط در عبادات ناممکن و یا نامشروع است, به ارائه بحث مستقلی پرداخته و در عوائد الایام, عائده‌ای را به آن ویژه کرده است.

[1] عوائدالایام, ملا احمد نراقی, ج49, عائده 499.


در باب داد و ستدها, به معنای ویژه آن, در برگیرنده عقود و ایقاعات, سخنی به وی نسبت داده شده که خلاف نظریه مشهور است. وی, بنابر این ادعا, درست بودن احتیاط را در داد و ستدها, مورد اشکال دانسته است و در برابر این دیدگاه, شیخ انصاری, به رویارویی برخاسته و آن را ردّ کرده است. در شرح و نقد و بررسی این دیدگاه فقیهان و اصولیان, سخنانی را به میان آورده و نکته‌هایی را یادآور شده‌اند که در انگاره درستی این نسبت, باید فاضل نراقی را نخستین کسی دانست که بر خلاف مشهور, با احتیاط در داد و ستدها, سر ناسازگاری دارد.

[2] مناهج الاحکام, ص 516.

[3] فرائدالاصول, شیخ انصاری, ص516, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین, قم.

[4] رساله تقلید, شیخ انصاری, ص22, کنگره شیخ انصاری, التنقیح فی شرح العروهالوثقی, اجتهاد و تقلید.

[5] تقریرات درسی سید ابوالقاسم خوئی, گردآورده علی غروی تبریزی, ص67.

[6] فقه الشیعه, ج1, ص36.

[7] تفصیل الشریعه, ص18.



شهید اول


در مسأله احتیاط در داد و ستدها, معامله‌ها, نظر مخالفی به شهید اوّل نیز نسبت داده شده که بستگی و پیوستگی با آن چه به فاضل نراقی نسبت داده شده است, ندارد. سخن شهید از زاویه دیگری در خور بررسی است که در گاه بحث از نسبتی که به نراقی داده شده, فرق و ناسانی میان آن‌چه به هر یک از این دو نسبت داده شده است, روشن خواهد شد.

[8] فرائدالاصول, شیخ انصاری, ص 519.

[9] التنقیح فی شرح العروهالوثقی, ج1, ص67.

[10] الرأی السدید, ص168.

[11] فقه الشیعه, ج1, ص36.

[12] مصباح الاصول, ج2, ص78.


در هر حال, این بحث, هم از زاویه فقهی و هم از زاویه اصولی, در پاسخ‌گویی به نیازهای گونه‌گون اجتماعی و دینی مردم, اثرگذار است. از این روی, از مجال پیش آمده در بزرگداشت فاضل نراقی, ما به بحث احتیاط, از گوناگون زوایا دامن می‌زنیم به امید آن که مفید افتد.

احتیاط در لغت


احتیاط از باب افتعال, احتاط, یحتاط, برگرفته از حاط یحوط حَوْطاً, اجوف واوی است, به معنای نگهداری, دقت و عمل به استوارترین روش: (حاطه یحوطه حَوْطاً. رعاه, حفظه, صانه, و تعهّده. و احتاط للشی افتعال و هو طلب الاَحَظّ و الاخذ باوثق الوجوه).

[13] مصباح المنیر, ماده حوط.

[14] لسان العرب, ماده حوط.

[15] مجمع البحرین, ماده حوط.


با توجه به کاربرد این واژه در فراگیری, نگهداری و دقت فراگیر را می‌رساند. دیوار باغ و خانه را از آن روی حائط می‌نامند که سبب در بر گرفتن و نگهداری آن می‌شود از هر آسیب و خطری.
محیط بودن از صفات علیای خداوند متعال است؛ زیرا علم و قدرت الهی نسبت به جهان هستی فراگیر است.

احتیاط در أخبار


در روایات بسیاری واژه احتیاط و بر گرفته‌های آن به کار رفته است. بنابر این, شایسته می‌نماید, از این زاویه این‌گونه روایات مورد توجه قرار گیرند, تا روشن شود, احتیاط در روایات, به چه معنی و هدفی به کار رفته است.

نقل چند خبر


1. علی (ع) به کمیل فرمود: (اخوک دینک فاحتط لدینک بما شئت)

[16] بحارالانوار, ج2, ص258.

[17] وسائل الشیعه, ج18, ص123.

[18] الرسائل, ص347, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین.

برادر تو, دین توست, پس تا می‌توانی در نگهداری آن تلاش ورز.
2. امام صادق (ع) فرمود: (لک ان تنظر الحَزْمَ و تأخذَ بالحائطه لدینک)

[19] بحارالانوار, ج2, ص259.

[20] وسائل الشیعه, ج18, ص127.

بر توست که با دقت نگاه کنی و راه نگهداری دین خود را در پیش گیری.
3. هم ایشان فرمود: (خُذ بالاحتیاط فی جمیع امورک ما تجد الیه سبیلاً)

[21] بحارالانوار, ج1, ص224226.

[22] وسائل الشیعه, ج18, ص127.

تا آن‌جا که امکان دارد, در همه کارهای خود راه احتیاط را در پیش گیر.
4. (لیس بناکبٍ عن الصّراط من سلک سبیل الاحتیاط).

[23] الرسائل, ص 347.

[24] جامع احادیث الشیعه, ج1, ص9.

کسی که شیوه احتیاط را در پیش گیرد, به کژراهه نمی‌افتد.
5. (عبدالرحمن بن الحجاج قال سألت اباالحسن علیه السلام عن رجلین اصابا صیداً و هما مُحرمان. الجزا بینهما او علی کل واحد منهما جزا ؟ قال: لا بل علیهما ان یجزی کل واحد منهما الصید.
قلت: ان بعض اصحابنا سئلنی عن ذلک فلم ادر ما علیه فقال: اذا اصبتم مثل هذا فلم تدروا فعلیکم بالاحتیاط حتی تسئلوا عنه فتعلموا).

[25] تهذیت الاحکام, شیخ طوسی, تصحیح علی اکبر غفاری, ج5, ص467.

[26] تهذیت الاحکام, شیخ طوسی, تصحیح علی اکبر غفاری, ج5, ص278.

[27] وسائل الشیعه, ج18, ص112.


عبدالرحمان بن حجاج می‌گوید: از امام علی (ع) درباره دو مُحرِمْ, که شکار کرده بودند, پرسیدم: آیا دو نفری باید کفّاره بدهند, یا آن که هر کدام باید کفّاره جداگانه‌ای بپردازند.
امام فرمود: خیر بر هر کدام یک کفّاره است.
ابن حجاج می‌گوید: پرسیدم: شماری دوستان در این باره از من پرسیدند و من نتوانستم پاسخ دهم.
امام فرمود: هر گاه با چنین پرسش‌هایی روبه‌رو شدید که حکم آن را نمی‌دانستید, بر شما باد به نگهداشت احتیاط, تا بپرسید و از حکم آن آگاه گردید.
6. (عن عبدالله بن وضّاح انه کتب الی العبد الصالح, علیه السلام, یسأله عن وقت المغرب و الافطار, فکتب الیه: اری لک ان تنتظر حتی تذهب الحمره و تأخذ بالحائطه لدینک).

[28] تهذیت الاحکام, ج2, ص276.

[29] وسائل الشیعه, ج18, ص123.


ابن وضاح به امام کاظم (ع) نامه‌ای نگاشت و در آن, درباره هنگام مغرب و افطار پرسید. امام, در پاسخ وی نوشت: شما را راهنمایی می‌کنم که انتظار بکشید تا آن که سرخی آسمان از میان برود و در دین خود به احتیاط عمل کن.

بررسی اخبار


آن‌چه در حدیث شماره 2 از امام صادق به گونه مرسل نقل شده شاید همین روایت ابن وضاح باشد که به احتمال قوی دست‌خوش تحریف و دگرگونی قرار گرفته است: اری, از آغاز آن افتاده تنتظر, به تنظر, تغییر پیدا کرده و الحمره با اشتباه, الحزم, نوشته شده است.
و با توجه به این که آن روایت به گونه مرسل و بی سند نقل شده و تنها در پاره‌ای از نوشته‌های شهید اوّل و عوالی اللئالی آمده است و با توجه به نزدیکی عبارت‌ها, احتمالی که داده شد, دور از واقع به نظر نمی‌رسد, باید توجه داشت: این‌گونه دگرگونی‌ها در روایات کم نیستند.
با دقت و باریک‌اندیشی در روایت‌های یاد شده, به خوبی روشن می‌شود که احتیاط در روایات, به همان معنای لغوی به کار رفته است.
دین, گوهری است گران‌مایه و در نگهداری آن, با استفاده از تمام توان و با استوارترین روش, تلاش می‌شود. بنابراین, با تمام توان باید از هر چیزی که گمان زیان از ناحیه آن به دین می‌رود, پرهیخت و از هر چیزی که در تواناسازی و نگهداری دین, اثرگذار است, بهره برد, تا هیچ‌گاه, زیانی به دین و ایمان انسان وارد نشود.

[30] الحاشیه علی الکفایه, آقا سید حسین بروجردی, ج2, ص42.

[31] الحاشیه علی الکفایه, آقا سید حسین بروجردی, ج2, ص 46.

[32] الحاشیه علی الکفایه, آقا سید حسین بروجردی, ج2, ص 229.

[33] نهایهالاصول, تقریرات درسی آقا بروجردی, گردآورده حسین علی منتظری, ص 577ـ573.


در سخنان فقیهان و مجتهدان, از احتیاط, به گوناگون عبارت‌ها تعریف شده است. شماری پس از اشاره به معنای لغوی احتیاط, به روشنی یادآور شده‌اند:
1. احتیاط در اصطلاح عبارت است از: انجام و یا ترک هر چیزی که باعث یقین به انجام واجب و ترک حرام و به حقیقت پیوستن هدف و رسیدن به واقع باشد.

[34] اوثق الوسائل فی شرح الرسائل, شیخ موسی تبریزی, ص295.


میرزا ابوالحسن مشکینی در حاشیه کفایه برای احتیاط سه تعریف یاد کرده است: (الاحتیاط عباره عن اتیان ما یحتمل کونه محبوبا ذاتاً مع القطع بعدم کونه مبغوضاً فعلاً و ترک ما یحتمل کونه مبغوضاً مع القطع بعدم کونه محبوباً. الاحتیاط عباره عن اتیان ما یحتمل کونه مشتملاً علی المصلحه او ترک ما یحتمل کونه مشتملاً علی المفسده. الاحتیاط عباره عن اتیان ما یحتمل طلبه الفعلی).

[35] حاشیه کفایه الاصول, ج2, ص202.

[36] حاشیه کفایه الاصول, ج2, ص203.

[37] حاشیه کفایه الاصول, ج2, ص 255.


احتیاط عبارت است از: انجام هر چیزی که ممکن است دارای مصلحت باشد, با یقین به این که هیچ زیانی در آن نیست و یا ترک چیزی که ممکن است زیانی داشته باشد, با یقین به این که هیچ‌گونه مصلحت و فائده‌ای در آن وجود ندارد.
خود ایشان, همین تعریف را می‌پذیرد, دو تعریف دیگر را نارسا و ناتمام می‌شمارد و بر هر یک از تعریف‌ها, نتیجه‌ای استوار می‌سازد که به آن‌ها اشاره خواهد شد.
5. (الاحتیاط عباره عن الاخذ بالاوثق و الاقدام علی ما لا یحتمل فیه الاّ المنفعه).

[38] مفاتیح الاصول, سید مجاهد, ص347.


6. (الاحتیاط هو الالتزام بفعل کل ما یحتمل الوجوب و لو موهوماً و ترک کل ما یحتمل الحرمه کذلک).

[39] رسائل شیخ انصاری, ص 194.

[40] رسائل شیخ انصاری, ص 199.

[41] رسائل شیخ انصاری, ص349.


با توجه به شناسایی‌هایی و تعریف‌هایی که برای احتیاط یاد شده است, به نظر می‌رسد می‌توان در تعریف آن گفت:
(احتیاط, عبارت است از: عمل به روشی فراگیر, به دیگر سخن, هر کاری که گمان می‌رود در به حقیقت پیوستن و رسیدن انسان به واقع, نقش داشته باشد, انجام شود و هر کاری که گمان می‌رود انسان از واقع دور شود و سبب گردد که هدف از دست برود, ترک شود, به گونه‌ای که پس از به کارگیری این روش, انسان جزم بیابد در رسیدن به واقع, انجام وظیفه, به حقیقت پیوستن هدف و برآورده شدن خواسته مولا. در مثل, شخصی می‌داند مبلغی پول به شخصی بدهکار است و نمی‌داند هزار ریال است یا دو هزار ریال, در صورتی که احتیاط کند و دو هزار ریال بپردازد, یقین پیدا می‌کند که بدهکاری خود را پرداخته است و دیگر جای هیچ‌گونه گمانی در پرداخت بدهی برای او باقی نمی‌ماند. یا می‌داند مبلغ هزار ریال بدهکار است و نمی‌داند که بستانکار و خواستار زید است یا عمر, اگر احتیاط کند و به هر یک از آن دو, هزار ریال بپردازد, جزم می‌یابد که حقی از مردم بر عهده او باقی نمانده است).

بررسی معانی لغوی و روایی و اصطلاحی


در بررسی روشن می‌شود, ناسانی در معنای اصطلاحی و معنای لغوی و روایی وجود دارد.
یادآور شدیم و نیز روشن شد احتیاط در روایات, به همان معنای لغوی به کار برده شده است. امّا در این‌جا سخن در این است که آیا معنای اصطلاحی همان معنای لغوی است که از روایات اراده شده, یا معنای ویژه و ناسازگار با لغوی است. از سخنان شماری از صاحب نظران و اهل این فن بر می‌آید که معنای اصطلاحی احتیاط, ناسازگار با معنای لغوی آن است: (الاحتیاط لغه هو الاخذ بالاوثق و اصطلاحاً کل فعل او ترک یحرز به الواقع).

[42] اوثق الوسائل فی شرح الرسائل, ص 295.


آقای بروجردی, در مقام اشکال بر نظریه اخباریان: واجب بودن احتیاط در شبهه تحریمیه, با استدلال به روایاتی که در آن‌ها دستور به احتیاط داده شده است, تأکید می‌ورزد که احتیاط در این اخبار, به معنای لغوی است: (نگهداری) نه به معنای اصطلاحی در علم اصول: (انّ لفظ الاحتیاط فی تلک الأخبار لیس عباره عمّا اصطلحوا علیه من الاخذ بمحتمل التکلیف بل انما یکون عباره عن معناه اللغوی و هو التحفظ عن الوقوع فی المضره).

[43] الحاشیه علی الکفایه, بروجردی, ج2, ص229.

[44] الحاشیه علی الکفایه, بروجردی, ج2, ص243.

[45] نهایه الاصول, ص 577ـ573.


واژه احتیاط در این روایات, به معنای اصطلاحی که عبارت باشد از: عمل به آن‌چه گمان تکلیف بودن آن می‌رود, نیست تا دلیل مدعای اخباریان باشد, بلکه به همان معنای لغوی است که نگهداری خود از افتادن در زیان است.
با این همه, به نظر می‌رسد, احتیاط در سخنان اصولیان و مجتهدان به همان معنای لغوی است. و آن‌چه ذکر شده است, نمونه‌هایی از موارد معنای احتیاط است, نه آن‌که معنای جداگانه‌ای مراد باشد.
بنابر این احتیاط عبارت است از: گونه‌ای رفتار, کردار و گفتار که انسان را در امان بدارد و از هر‌گونه خلاف واقع و کژراهه‌روی و زیانی. و سبب گردد که انسان یقینی پیدا کند به انجام وظیفه واقعی و به حقیقت پیوستن هدف.
احتیاط به این معنی, در هر جایی, ممکن است به شکل و شیوه ویژه‌ای انجام بگیرد. در زندگی شخصی, اجتماعی, اقتصادی, سیاسی, فرهنگی عبادی, اعتقادی و ایمانی, آن راه و روشی که انسان را به دور می‌دارد از هر گزند و زیانی و نزدیک می‌سازد به سود و بهره, به گونه‌ای که گمان زیان هم در آن نرود, احتیاط است.
از این روی, پیمودن راه و در پیش گرفتن روش و رفتاری که در آن احتمال دور شدن از واقع و زیان باشد, و یا احتمال دور شدن از واقع و از دست دادن هدف باشد, خلاف احتیاط است.
در برابر احتیاط به معنای یاد شده, سهل‌انگاری, بی مبالاتی و بی بندوباری به کار می‌رود.

تاریخچه بحث



سخن منسوب به مشهور


در بسیاری از کتاب‌های فقهی و اصولی, به هیچ گمان و شکی, آمده: مشهور فقیهان راه انجام وظیفه‌های شرعی را تنها در اجتهاد و تقلید, ویژه کرده و عمل و عبادتی را که خارج از این دو راه باشد, باطل شمرده‌اند.
صاحب مفتاح الکرامه, که خود از آشنایان به تاریخ مسائل فقهی است, چنین گزارش می‌دهد: (لابد من الاستناد الی الطریقین اما الدلیل او التقلید لاهله فصلاه المکلف بدون احدهما باطله و ان طابق اعتقاده و ایقاعه للواجب و هذا هو المعروف من مذهب الامامیّه لانعلم فیه مخالفاً منهم قبل الاردبیلی و تلمیذه السید المقدس).

[46] مفتاح الکرامه, سید محمد جبل عاملی, ج2, ص323, اُفست مؤسسه آل البیت.


در عمل به وظیفه‌ها و دستورهای شرعی, ناگزیر باید به یکی از دو راه: اجتهاد و یا تقلید, استناد جست. بنابر این, کسی که بدون استناد به یکی از آن دو نماز بگزارد, باطل است, هر چند برابر با واقع باشد و با این عقیده مشهور, فقیهان شیعه تا پیش از اردبیلی و شاگرد وی, کسی مخالفت نورزیده است.
شیخ انصاری می‌نویسد: (اشتهر بین اصحابنا: انّ عباده تارک طریقی الاجتهاد و التقلید غیر صحیحه).

[47] الرسائل, ص 506.

[48] رساله التقلید, ص22.

در میان فقها مشهور است که عبادت کسی که راه اجتهاد و تقلید را ترک کرده باشد, نادرست است.
(المکلف بالاحکام الشرعیه لا یخرج من عهده التکلیف الاّ بالاجتهاد و التقلید).

[49] رساله الاقتصاد, شهید ثانی, چاپ شده در حقایق الایمان, انتشارات کتابخانه مرعشی نجفی, ص183.

[50] رساله الاقتصاد, شهید ثانی, چاپ شده در حقایق الایمان, انتشارات کتابخانه مرعشی نجفی, ص 199.

[51] رساله الاقتصاد, شهید ثانی, چاپ شده در حقایق الایمان, انتشارات کتابخانه مرعشی نجفی, ص 203.

راه خارج شدن از عهده کارها و وظیفه‌های شرعی, تنها در پیمودن راه اجتهاد و تقلید است.
بسیاری از فقیهان, به روشنی این نکته را بیان کرده‌اند.

[52] روض الجنان, شهید ثانی, ص284.


در سخنان گروهی از عالمان شیعه, به روشنی آمده است: (مردم در زمان غیبت امام زمان, سلام‌الله‌علیه, دو دسته‌اند: مجتهد و مقلد. و کارها و عبادت‌های کسی که نه مجتهد است و نه مقلد, باطل است).

[53] المقاصد العلیه, شهید ثانی, انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی, قم.

[54] رساله الاقتصاد, چاپ شده در حقایق الایمان, ص 183ـ184.

[55] المقاصد العلیه, شهید ثانی, انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی, قم.

[56] رساله الاقتصاد, چاپ شده در حقایق الایمان, ص 199ـ203.

[57] مناهج الاحکام, فاضل نراقی, ص 305.

[58] هدایه المسترشدین, ج3, ص673.

[59] هدایه المسترشدین, ج3, ص713.

[60] فصول, ص411.

[61] عوائدالایام, ص385.



برداشت‌ها از قول منسوب


شماری از این سخن مشهور درست نبودن راه سوم که احتیاط باشد, برداشت کرده و نوشته‌اند: (غیر مجتهد و مقلد, حتی اگر احتیاط پیشه سازد, عبادتش باطل است).
اینان, احتیاط را به عنوان یکی از راه‌های انجام وظیفه و دستورهای شرعی نمی‌پذیرند.

[62] التنقید لاحکام التقلید, میرزا ابوطالب موسوی, ص1314.

و شماری این حصر را اضافی دانسته‌اند, نه حقیقی و در نتیجه, احتیاط را یکی از راه‌های انجام وظیفه‌ها و دستورهای شرعی شناخته‌اند.

[63] سیری در اصول, محمد فاضل لنکرانی, ج9, ص613.


و شماری یاد آور شده‌اند: مشهور فقیهان, مردم را سه گروه می‌دانند: مجتهد, مقلد و محتاط و سپس, به توجیه تقسیم‌های دو گانه و سه گانه پرداخته‌اند.
سید عبدالحسین لاری می‌نویسد: بر فرض این که بپذیریم فقها بر تقسیم مردم به دو گروه مجتهد و مقلد, هماهنگی دارند, این حصر, از باب این است که با توانایی از اجتهاد و تقلید در روشن کردن واقع و انجام وظیفه, احتیاط نمی‌کنند و نه آن‌که احتیاط را جایز ندانند.
(و شتّان ما بینهما اذ لعل عدم احتیاطهم مع التمکن من یقین الواقع من طریق الاجتهاد و التقلید من جهه اسهلیه الاخذ بهما من الاخذ بالاحتیاط و کون الاحتیاط کُلفه لیست فی ما عداه من الطریقین لا من جهه عدم طریقیه الاحتیاط و انحصار الطریقیه فی ما عداه من الاجتهاد او التقلید).

[64] التعلیقه علی فرائدالاصول, سید عبدالحسین لاری, چاپ شده در مجموعه آثار کنگره شیخ انصاری, ج7, ص8790.


شاید عالمانه‌ترین دقت و تحقیق را درباره سخن منسوب به مشهور فقیهان, شیخ انصاری, انجام داده باشد. شخصی که اجتهاد و تقلید را ترک کرده است از دو حال خارج نیست, یا بنا دارد که برابر احتیاط عمل کند و هر چه احتمال واجب بودن و اعتبار آن داده می‌شود, انجام دهد و هر چه احتمال حرام بودن و منع آن داده می‌شود ترک کند, یا آن که چنین هدفی ندارد.
در انگاره نخست, بحث بستگی می‌یابد به عمل محتاط که بحث‌ها و حکم‌هایی را در پی دارد. و در انگاره دوم, بحث بستگی می‌یابد به جاهل, که بحث‌ها و حکم‌های ویژه‌ای را در پی دارد.

[65] الرسائل, ص507.

شیخ بر فرق بین این دو مسأله, تاکید می‌ورزد.

[66] الرسائل, ص 519.



بررسی اقوال


به خاطر بی توجهی به این نکته, در سخنان بسیاری از بزرگان, به گونه‌ای در هم‌آمیختگی در بحث از دو مسأله یاد شده, صورت گرفته است که شرح آن خواهد آمد.
از این روی, مخالفت محقق اردبیلی و سید صدر و سید سند مشهور, بستگی می‌یابد به مسأله جاهل, نه محتاط, چنان‌که ناسازگاری فاضل نراقی نیز با مشهور در باب معاملات درباره مسأله جاهل است, نه محتاط.

[67] مجمع الفائده و البرهان, ج2, ص54.

[68] مجمع الفائده و البرهان, ج2, ص 183.

[69] مجمع الفائده و البرهان, ج3, ص187.

[70] مجمع الفائده و البرهان, ج3, ص433.

[71] مدارک الاحکام, ج3, ص102.

[72] مناهج الاحکام, ص 308.

[73] فوائدالحائریه, وحید بهبهانی, ص26.


در هر حال, مراد از سخن نسبت داده شده به مشهور, هر چه باشد, تا روزگار صاحب جواهر اهل تکلیف, در دو گروه دسته‌بندی می‌شده‌اند و در انجام دستورهای الهی, تنها از اجتهاد و تقلید بحث می‌شده است و از گروه‌بندی اهل تکلیف به سه گروه و ارائه راه سومی ‌به نام احتیاط بحثی در میان نبوده است. شاید برای نخستین بار, صاحب جواهر در رساله عملیه خود نگاشته است: (هر مکلفی در انجام وظیفه شرعی و دستورهای الهی, یا باید مجتهد باشد, یا مقلد و یا محتاط).
و پس از ایشان, مسأله به گونه سه‌زاویه‌ای مورد بحث قرار گرفته و بحث‌هایی را نیز در پی داشته است: آیا این سه راه, باید در کنار هم قرار گیرند و به گونه عرضی و مکلف, در گزینش هر یک از آن‌ها آزاد است, یا آن‌که میان آن‌ها ترتّب است و به گونه طولی باید گزینش شود؟

انگاره‌های احتیاط


احتیاط به معنایی که در بوته بررسی قرار گرفت, دارای انگاره‌های فراوانی است که برای روشن شدن جاهای گفت‌وگو, به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:

ناشدنی به خودی خود


در جاهایی که احتیاط به خودی خود, ناشدنی است؛ مانند: دایر بودن امر بین دو ناممکن و ناشدنی و دو حذر دهنده که احتمال واجب و حرام بودن هر دو, با هم, مطرح باشد.
در مَثَلْ نماز جمعه در زمان غیبت امام عصر (عج) احتمال دارد واجب عینی باشد, چنان که به عنوان یک نظریه و فتوا مطرح است و ممکن است, حرام باشد, آن‌گونه که شماری بر این باورند.
به طور کلی در جاهایی که امر دایر است بین دو پرهیز دهنده و دو برحذر دارنده, احتیاط ناممکن است و باید از قاعده و قانون دیگری به نام آزادی در گزینش (تخییر) یا برتری دادن جانب واجب, استفاده کرد. امّا جاهایی که احتمال شرط و یا مانع بودن چیزی داده می‌شود, در مَثَلْ معلوم نیست که آیا در نماز, حمد و سوره, باید بلند خواند

لینک کمکی