پاورپوینت کشور جمهوري آذربايجان شوروي

    —         —    

ارتباط با ما     —     لیست پایان‌نامه‌ها

... دانلود ...

بخشی از متن پاورپوینت کشور جمهوري آذربايجان شوروي :


جمهوری آذربایجان




جمهوری آذربایجان که یکی از مناطق مهم شیعه‌نشین در جهان اسلام به شمار می‌آید, از دیر باز علما و مراجع بسیاری را به دنیای علمی اسلام معرفی کرده است. علمای آذربایجان در خارج کشور خود هم مشهورند, به طوری که در عراق, ایران, سوریه, عربستان, علاوه بر تدریس دروس عالی اسلامی و تربیت شاگردان بسیار, برخی از آنها مرجعیت شیعه را هم بر عهده گرفته بودند.

فهرست مندرجات

1 - توصیف اجمالی
2 - هویت ملی و قومیتی آذربایجان
3 - تشیع در آذربایجان
4 - ورود اسلام به آذربایجان
5 - رواج تشیع در آذربایجان
6 - اسلام و تشیع در دوره تزار‌ها
7 - تشیع در دوران کمونیسم
8 - تشیع بعد از استقلال آذربایجان
9 - آمار جمعیتی شیعیان آذربایجان
9.1 - پراکندگی جغرافیایی شیعیان
10 - علمای شیعه آدربایجان
11 - احزاب و گروه‌های شیعی اسلام‌گرا
12 - احزاب و مراکز شیعی
12.1 - حزب اسلامی آذربایجان
12.2 - حزب دموکراتیک اسلامی
12.3 - نهادهای مدنی اسلامی فعال
13 - جمع بندی
14 - پاورقی
15 - پانویس
16 - منبع


توصیف اجمالی


سرزمین آذربایجان مساحتی به‌اندازه 86 هزار و 600 کیلومتر مربع را در بر می‌گیرد. این سرزمین منطقه مورد مناقشه ناگورنو قره باغ که بیشتر ساکنان آن ارمنی هستند, و جمهوری ناپیوسته نخجوان را نیز که به واسطه مرزهای ارمنستان از آذربایجان شده است, شامل می‌شود. نخجوان از جنوب و غرب با ایران و ترکیه هم مرز است. آذربایجان در کناره‌های باختری دریای خزر قرار دارد. این جمهوری از شمال با فدراسیون روسیه, از شما‌ل‌غربی با گرجستان, از غرب با ارمنستان و از جنوب با ایران هم مرز است.
جمعیت آذربایجان درسال 2015 برابر 9. 533. 713 نفر برآورد شده است. با این حال جمعیت این کشور در سال 2000 میلادی برابر 8 میلیون و 81 هزار نفر برآورد شده بود. بر طبق سرشماری سال 1998 آذربایجانی‌ها 82. 7 درصد از جمعیت کشور را تشکیل می‌دادند اما این‌اندازه به دلیل نرخ بالای زاد و ولد و مهاجرت غیر آذری‌ها به نزدیک 90 درصد رسیده است. جمعیت آذری ناگورنو قره باغ و تعداد زیادی از آذربایجانی‌هایی که در ارمنستان زندگی می‌کردند (در حدود 200هزار نفر) در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 به درون خاک آذربایجان کوچ داده شدند. در کل در حدود یک میلیون پناهنده و بی‌خانمان در آذربایجان وجود دارند.

هویت ملی و قومیتی آذربایجان


در اوایل قرن بیستم روشنفکران سکولار آذری کوشیدند تا از راه فعالیت سیاسی, آموزش و آثار مکتوب خود نوعی اجتماع ملی در این منطقه پدید آورند. آرمان‌هایی همچون مردم‌گرایی, ترک‌گرایی و دموکراسی در این دوره رواج بسیاری یافته بود. فرهنگ مردم جمهوری آذربایجان بنا به موقعیت جغرافیایی و میراث تاریخی متاثر از فرهنگ‌های مختلف منطقه قفقاز و خاورمیانه از جمله فرهنگ‌های ایرانی, ترکی, روسی و اسلامی است. امروزه فرهنگ غربی با شدت بسیار رایج می‌گردد. به جز اکثریت آذربایجانی مردم ملت‌های متفاوتی مانند ارمنی‌ها, کردها و تالشی‌ها در جنوب و شرق و لزگی‌ها و یهودی‌هاو تات‌ها در شمال به گوناگونی زبان‌ها و فرهنگ رایج در این کشور افزوده‌اند. ایجاد هویت ملی آذری در واکنش به رژیم استعماری و بهره‌کشی بر اساس مفاهیم نژادی, عناصری را از هر دوی سنت‌های اسلامی و غیراسلامی, همچنین آرمانهای غربی همچون لیبرالیسم و ناسیونالیسم در بر گرفته است. همچنین مفهوم هویت ملی آذری در دوره شوروی ترویج داده می‌شد. میراث فرهنگی نوشتاری یا مکتوب و بسیاری از چهره‌های تاریخی در عرصه‌های هنر و سیاست به تقویت و تایید تلاش برای ایجاد یک ملیت مستقل در پایان عمر رژیم شوروی پرداختند. احساسات ناسیونالیستی بر ضد حاکمیت شوروی در دوره زوال حاکمیت شوروی که احساسات ضد ارمنی بر شدت آن می‌افزود به مهم‌ترین نیروی برانگیزاننده جنبش‌های مردمی بازسازی ملی تبدیل شد.

تشیع در آذربایجان


اکثریت جمعیت جمهوری آذربایجان را شیعیان تشکیل می‌دهند و آذربایجان دومین کشور شیعی جهان به شمار می‌رود. با این وجود, تفکر شیعی در جمهوری آذربایجان بسیار متفاوت از تشیع در کشور‌هایی چون ایران و عراق است. تشیع در آذربایجان تحت تاثیر نظام سیاسی سکولار آذربایجان در دهه‌های گذشته چه قبل و چه بعد از استقلال, چندان به سمت اسلام سیاسی و جنبش‌های دینی سوق پیدا نکرده است.

[1] کوزه گر کالجی, ولی, اسلام و جریان‌های اسلامی در جمهوری آذربایجان, تهران: خبرگزاری فارس, 1393, ص38.

مذهب تشیع در سرزمین آذربایجان هم زمان با ایران در دوره صفویه گسترش یافت و به صورت دین اکثریت مردم درآمد.

[2] اشرافی, مرتضی, تعامل و یا سلطه روسیه بر تاریخ سیاسی جمهوری آذربایجان, 30مهرماه 1393.

[3] جباری, ولی, با همکاری محمود تقی زاده داوری, شیعیان جمهوری آذربایجان, قم: موسسه شیعه شناسی, 1389, ص26.



ورود اسلام به آذربایجان


دین اسلام در قرن هفتم میلادی توسط اعراب به سرزمین‌های ایرانی آن سوی ارس نفوز کرد و به تدریج, جایگزین دین مسیحیت شد. پیش‌روی مسلمانان در قفقاز, از آذربایجان ایران شروع شد. در سال 642 میلادی, مردم دربند با اسلام آشنا شدند و دین اسلام‌ اندکی پس از آشنایی مردم آذربایجان با آن, به صورت دین اصلی آنها درآمد و به عنوان دین مسلط تا امروز تداوم یافته و از زمان ظهور صفویان در این منطقه رشد و گسترش پیدا کرده است.

[4] جعفریان, رسول, اطلس شیعه, تهران, انتشارات سازمان جغرافیایی, چاپ دوم 1388, ص642-643.



رواج تشیع در آذربایجان


ظهور دولت صفوی موجب رسمیت یافتن تشیع و احیای هویت و وحدت مناطق گوناگون ایران گردید. رواج و تداوم تشیع در جمهوری آذربایجان را می‌توان در سه دوره متفاوت بررسی کرد: دوره اول: از زمان ظهور صفویه و رسمیت تشیع تا زمان اشغال این مناطق توسط روسیه تزاری؛ دوره دوم: از زمان اشغال این کشور تا فروپاشی اتحاد شوروی؛ و دوره سوم: نیز از زمان استقلال تا عصر حاضر را شامل می‌شود.

[5] جعفریان, رسول, اطلس شیعه, تهران, انتشارات سازمان جغرافیایی, چاپ دوم 1388, ص642.



اسلام و تشیع در دوره تزار‌ها


پس از شکست ایران در نبرد با امپراتوری روسیه و امضای معاهدات ننگین گلستان و ترکمن‌چای, مناطق شمالی ارس به اشغال امپراتوری روسیه درآمد. روابط روسیه تزاری با اسلام و مسلمانان تا حد چشم‌گیری به وسیله نقطه نظرات کلیسای پرو‌اسلاو تعیین می‌گردید. میسیونر‌های مسیحی پرو اسلاو عموما در مناطقی که اسلام ضعیف بود و مسلمانان با مسیحیان درآمیخته بودند, فعالیت‌های گسترده‌ای داشتند. در این دوره تزار‌ها با هدف نظارت و کنترل مسایل دینی و نیز قطع رابطه مسلمانان با حوزه‌های دینی ایران و عراق و نیز مراجع تقلید, به تاسیس اداره روحانیان و تربیت طلاب وابسته به خود پرداختند. روسیه تزاری نیز برای ایجاد اختلاف میان مسلمانان, به تحریک و تفرقه بین ایشان می‌پرداخت و به منظور استحاله فرهنگی مردم در فرهنگ روسی, به تاسیس مدارس روسی و اعطای زمین, رتبه نظامی, نشان, حقوق بازنشستگی به علما برای جلب حمایت آنان اقدام می‌نمود. در اواخر دوره تزار, جمهوری آذربایجان تحت تاثیر روشنفکران مسلمان به سمت سکولاریستی شدن پیش رفت. در فاصله بین سال‌های 1905 تا 1917 میلادی افرادی ظهور کردند که در مجلات و جراید محلی برخی از مراسم‌های شیعی مانند برپایی مراسم عاشورا و برخی سنت‌های قدیمی و مذهبی را مورد انتقاد قرار می‌دادند. در مقابل این تحرکات, علمای دینی با نوشتن برخی مطالب سعی می‌کردند عدم‌مخالفت دین با علم را نشان دهند.

[6] جباری, ولی, با همکاری محمود تقی زاده داوری, شیعیان جمهوری آذربایجان, قم: موسسه شیعه شناسی, 1389, ص28-29.



تشیع در دوران کمونیسم


با سقوط تزاریسم, به مدت هفتاد سال کمونیسم بر مناطق مسلمان‌نشین به ویژه آذربایجان, سایه افکند و به اجبار دین و مذهب برای مدتی از صحنه عمومی جامعه کنار رفت. در این دوره حکومت شوروی سابق برای جلوگیری از تجمع مردم برای انجام اعمال دینی, به ویران کردن مساجد پرداخت. در جمهوری آذربایجان در سال 1930 میلادی بیشتر مساجد تعطیل شدند و یا کاربری آن‌ها تغییر داده شد و با قطع ارتباط مناطق مسلمان‌نشین با سایر ملت‌های مسلمان و ایجاد نفاق و اختلاف بین شیعه و سنی, به پیشبرد‌ اندیشه دین افیون ملت‌ها, و ترویج آن پرداختند. در جنگ جهانی دوم, موقتا حکام وقت دست از برنامه‌های خود برداشتند اما با پایان یافتن جنگ, اعمال محدودیت‌ها دوباره اغاز شد و تاسال 1960 میلادی تمام فعالیت‌های مذهبی و انجام واجبات دینی به صورت مخفیانه انجام می‌شد. در این سال‌ها به بعد سیاست شوری مبتنی بر نوعی تسامح بود تا از اسلام به نفع دولت بهره ببرد. از سیاست‌های دیگر ایشان در آذربایجان برای قطع پیوند‌های دینی و تاریخی مردم با گذشته اسلامی و ایرانی, بر هم‌زدن ترکیب قومی و مذهبی منطقه با اسکان ارامنه و روس‌ها بود. در برخورد با تشیع, از جانب کمونیسم‌ها دو نوع رفتار مشهود بود: از یک سو مانند سایر مذاهب, تشیع نیز از صحنه اجتماعی بیرون راده شد و به امری خصوصی در منازل تبدیل گردید و با تعطیلی مساجد, مراسم‌های شیعی مانند عزاداری عاشورا نیز ممنوع شد. از دیگر سو, نفوذ مذهب در زندگی خصوصی افراد افزایش یافت, حتی در برخی محله‌ها به آموزش دینی محدود برای کوکان اقدام می‌شد. تداوم تشیع در آذربایجان در عصر استیلای کمونیسم را باید در ادامه برخی سنت‌ها جست و جو کرد مسائلی مانند تدفین و اعمال و مراسم مربوط به آن, ختنه, ازدواج و آداب و رسوم مربوط به آن در بقای ظاهری تشیع در این کشور دارای نقش بود.

[7] رضایی, محمد, تاریخ تشیع در آذربایجان, قم, موسسه شیعه شناسی, 1385, ص140.



تشیع بعد از استقلال آذربایجان


گسستن از حکومت مسکو برای جمهوری آذربایجان همانند سایر ملل مسلمان جماهیر شوروی یک نقطه عطف برای برقراری روابط با جهان اسلام بود. این تجدید حیات اسلامی در سراسر کشور مسئله‌ای تابع از تاثیراتی بود که از ایران, ترکیه و برخی از کشورهای عربی در داخل کشور ایجاد می‌شد. پس از استقلال این کشور در سال 1991 میلادی, دین به تدریج, به عرصه زندگی اجتماعی مردم بازگشت و با آن که بسیاری از مقامات این کشور از افراد بازمانده دوره حکومت شوروی سابق بودند و خط و مشی بی‌دینی و ملی‌گرایی را در پیش گرفتند, ولی در کنار آن, بنا به دلایل گوناگون, سعی کردند از مشروعیت و مقبولیت اسلام در چارچوب خاص خود استفاده نمایند. مردم این کشور به صورت اسمی مسلمان و شیعه بودند, با این حال عاملان شریعت به ندرت در میان آنها مشاهده می‌شدند. با این وجود نیز دین و مذهب در خاطره مردم به روش‌های گوناگون حفظ شده بود, چنان که در حرکات استقلال خواهانه مردم این کشور, شعار‌های اسلامی مطرح گردید و در بقای دین در جمهوری آذربایجان, علاوه بر تاییدات غیبی, باید از تلاش‌های شیعیان و مومنان و نقش مراسم‌های مذهبی مرسوم و سنتی شیعیان مانند عزاداری‌ها, سفره‌های احسان, سفره‌های منتسب به ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) و غیره نام برد.

آمار جمعیتی شیعیان آذربایجان


جمعیت شیعیان یکی از مباحث مورد اختلاف میان اصحاب علم, نهاد‌های حکومتی, دوایر دینی, اسلام‌گرایان و حتی مراکز بین المللی آمار می‌باشد, عده‌ای از اسلام‌گرایان همچون حاج علی اکرام علی اف, درصد جمعیت شیعه جمهوری آذربایجان را 85 تا 90 درصد اعلام کرده و معتقد است, افرادی که درصد جمعیت شیعه کشور را پایین ذکر می‌کنند, اغراض سیاسی دارند. به اعتقاد آنها, اهل سنت, فقط در مناطق شمالی کشور, که پراکندگی جمعیتی پایینی دارد, متمرکز هستند. طلاب علوم دینی جمهوری آذربایجان نیز جمعیت شیعه این کشور را در حدود 83 درصد می‌دانند که همه شیعیان دوازده امامی هستند. همچنین دایرهالمعارف بریتانیکا در گزارش آماری خود رد سال 2005 جمعیت شیعیان جمهوری آذربایجان را حدود 80 در صد و در سال 2010 حدود 83 درصد ذکر کرده است. همچنین دانش‌نامه ویکی پدیا نیز در سال 2005 جمعیت شیعیان جمهوری اذربایجان را 80 درصد, در سال 2011 حدود 84 درصد, در سال 2014 نیز 83 درصد اعلام کرده است.

پراکندگی جغرافیایی شیعیان


به طور قطع نمی‌توان گفت آماری منتشر نشده که جمعیت شیعیان در کدام مناطق با چه میزان پراکندگی‌هایی قرار دارند و اگر قطعیتی نیز می‌توانست وجود داشته باشد, در دهه‌های گذشته و با فروپاشی شوروی, از یک سو به دلیل نفوذ فرقه‌هایی همچون سلفی‌ها و نورچی‌ها و از سوی دیگر بحران‌های نظامی و اقتصادی که موجب

لینک کمکی